با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+دلم ز روز ازل گشته مبتلاي حسيـــــن
سلام من به حسين و به کربلاي حسين
وجودِ عاشق و معشوق وقف يکدگر است
حسين براي خدا و خدا براي حســــين
ثواب سعي و صفا کي رسد به يک لحظه
قدم زدن وسط مروه و صفاي حســـين
رضاي حضرت حق در رضايت زهـــراست
رضاي حضرت زهرا در رضــاي حســــين
اگر معلم توحيــــد من شود زينــــب
به چشم خويش تماشا کنم خداي حسين
+نمي دونم چرا به راحتي ....
به راحتي گناه مي کنيم!...اما به سختي ترك گناه!
به راحتي دروغ ميگيم!...اما به سختي راستشو!
به راحتي دلها رو ميشکنيم!...اما به سختي دلي رو به دست مياريم!
به راحتي تهمت مي زنيم!...اما به سختي ممكنه تهمت نزنيم!
اگه ما به راحتي خيلي از کارها رو نميکرديم اما به سختي، خيلي از کارها رو انجام ميداديم، قطعا اومدن امام زمان (عج) اين قدر سخت نميشد و حال و روزمون، اين نبود...!
+باز هم امام هشتم او را طلبيد...
مثل هميشه در پوست خود نمي گنجيد،
لحظات به کندي برايش مي گذشت ،آخر بي قرار بود...مي خواست هر چه زودتر انتظارش پايان يابد و به پابوسي آقا برود...